صد و نود و یک
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۴۲ ب.ظ
امشب با یک دختری حرف می زدم اسمش ویان بود، چه قشنگ. کارها را تحویل دادم؟ خیر. آمدم این را بگویم، ای کسانی که پروژه را می دهید بیرون، من استاد نوعی متوجه میشوم. کاملا. نمره را می دهم برود چون معمولا کسایی هستند که به ده راضی اند. اما... به شدت انرژی من تخلیه می شود. قشنگ پنج شش تا پروژه می بینم، با ایرادات فراوان، سر صبر همه را می نویسم که شاید دانشجو یادبگیرد. اما به این پروژه های بیرون داده شده که میزسم خالی میشوم. مثلا طرف خودش محتوا را نوشته اما نقشه را داده کسی دیگر بکشد. خسته میشوم، رها می کنم.
۰۰/۰۴/۱۰
سلام
خوشحالم میشم به وبلاگم سر بزنی و روی مطلبی که دوست داری یدونه نظر ارسال کنی 😊🙏🏻
http://7ilife.blog.ir